سوا (قسمت پنجم)
از آموزههای سوامی شیواناندا ساراسواتی
21
دلسوزی کردن برای رنج دیگری یعنی با دیگرانیکی شدن. خودتان را جای دیگران بگذارید. آرام کردن سردرد کس دیگری یعنی فراموش کردن سردرد خودتان. کاستن از اندوه دیگری یعنی سبک یا رفع کردن اندوه خودتان. بگذارید قلبتان از رنج دیگران به رحم بیاید. قلبتان را بگشایید.
هر آنچه دارید را، جسمی، ذهنی یا معنوی با دیگران سهیم شوید. این یاجنای واقعی است و آن وقت است که وحدت زندگی را میگسترانید و احساس میکنید. بهخاطر دیگران از نیازها و آسایش خودتان بگذرید. اگر قلب سختی دارید سعی کنید کارهای کوچک محبتآمیزی انجام دهید. یک فنجان شیر به بیمار فقیر بدهید. در زمستان پتو و سوخت فراهم کنید. از بازار سبزیجات بیشتری بگیرید و یک بار در ماه گرسنهای را غذا دهید. برای سالخوردگان آب بیاورید.
خود را شریک رنج دیگران بدانید. عیب، نقص و ضعفهای خودتان را به یاد داشته باشید. کم به دیگران انتقاد کنید و نسبت به کسانی که کار اشتباه انجام میدهند باگذشت باشید. به کمکحیوانات و کسانی بروید که در فلاکتاند و اشکهایشان را پاک کنید.
***
22
هرچه بکارید همان را برداشت میکنید. کردار خوب به شما شادکامی و کردار بد ناراحتی میدهد. شما اختیار سرنوشتتان را دارید. عملی را میکارید و عادتی را برداشت میکنید. عادتی را میکارید و خصلتی را برداشت میکنید. خصلتتان را میکارید و سرنوشت را برداشت میکنید. سرنوشت نتیجة اعمال خودتان است. قانون علت و معلول را درک کنید.
کسی که صاحبخانه است درمقابل جامعه، همسایهها، دوستان، بستگان و خانوادهاش وظایفی دارد. روزانه چند ساعت با حال و هوای خدمت فداکارانه به نهادهای مذهبی و اجتماعی کمک کنید. این کار موجبتزکیة قلب و ذهن میشود. با همسایگانتان مثل خودتان رفتار کنید. هرچه دارید را، چه مادی، چه ذهنی و چه معنوی با دیگران سهیم شوید. یک دهم درآمدتان راهرقدر باشد، بخشش کنید.
پزشکی که با آتماباوا یعنی بدون انگیزة خودخواهانة مالی از بیمارانش مراقبت میکند طبابت چشمگیری خواهد داشت. او میتواند به افراد فقیر داروی مجانی بدهد. این حوزة بینظیری برای سواست. با این کار میتواند قلبش را پاک کند و سریع متحول شود. پزشکان میتوانند دانش سلامتی را به مردم اطلاع دهند و کمکهای اولیه را به همه بیاموزند. قلب پزشک باید از رنج بیمارانش به رحم بیاید. پزشک همواره باید به یاد داشته باشد که دانشی که برای معالجه کسب کرده است فقط برای نفع مادی نیست بلکه برای این است که او بتواند سهم ارزشمندی در جامعه داشته باشد. بنابراین جدا از «طبابتش» پزشک همواره باید حواسش باشد و ببیند کجا رنج است و به کمکش نیاز میشود.
آن کاسبی که در معاملههای کاریاش حقهبازیمیکند و سر دیگران کلاه میگذارد، با وجود ثروت و داراییاش، در این دنیا درمانده میشود. هدف زندگی، داشتن خوشبختی خیرهکننده در کار نیست. این نظر آدم احمق نسبت به خوشحالی است. قانون علت و معلول را درک کنید. یک دهم درآمدتان را صرف بخشش کنید. این کار را منظم انجام دهید. صرفاً دادن چند سکه، هرازگاهی که رنجورید تحسینبرانگیز نیست. به نهادهای اجتماعی و مذهبی کمک کنید. بیمارستان، درمانگاه آیورودیک و مدرسة ابتدایی رایگان باز کنید. در روستاها چاه بکنید. بگذارید نفعتان به مقاصد خیر برسد. اگر واقعاً قانون علت و معلول را درک کنید جرئت انجام کار اشتباه ندارید. با فریب دادن دیگران خودتان را فریب میدهید. با کمک به دیگران به خودتان کمک میکنید.
وکیل حقوقی، پروندة افراد فقیر را باید رایگان به عهده بگیرد. باید برای نفع عمومی نیز بدون حق وکالت کار کند. این کار، سوای او میشود. این کار قلبش را تزکیه میکند. پراکریتی، دانش حقوقی را به شما داده است و شما باید این دانش را برای حمایت کودکان فقیر و درماندهاش به کار بگیرید.
کارخانهدار باید مواظب رفاه کارگرانش باشد چراکه کار آنها بهروزی او را ایجاد میکند. بدانید که خداوند به شما نبوغ سازماندهی، قدرت مالی و فراست در صنعت داده است تا رفاه جامعة بشری را ارتقا دهید. ثروت و استعدادهای خاصتان را ابتدا برای نفع عمومی و بعد برای افزایش آسایش خودتان به کار ببرید. برای پیشرفت و رفاه نسل بشر کمک باشید. به این نحو، آرامش و شادمانی حقیقی را علاوه بر سود مادی به دست بیاورید.
***
23
نیکوکاری واقعی تمایل به فکر کردن به دیگران باحسننیت و خوبی کردن به آنهاست. بدون اینکه به فکر پاداش و مزد باشید به دیگران فایده برسانید. با گشادهرویی، بهسرعت و بدون دودلی ببخشید. بخشش از خانه شروع میشود اما باید بیرون خانه نیز برود. تمام دنیا خانة شماست. شما اهل این دنیایید. احساس سخاوتمندانهای برای رفاه دنیا در خود بپرورانید. بخشش به پول محدود نمیشود. کارهای کوچک از روی مهربانی اغلب ارزش بیشتری دارند. به تشنهها آب دهید و به کسی که در فلاکت است حرف دلگرمکننده بزنید. به فرد بیمار فقیر کمی دارو بدهید. خار یا تکهشیشه را از وسط راه کنار بزنید. بخشش باید خودبهخود و مهارنشده باشد. بخشش باید عادت شود.
***
24
از سوای شما دیگران نفع میبرند و این بیشتر از مراقبه است. من به مراقبة تنها در جاهای دورافتاده معتقد نیستم. نادرست است که فکر کنیم با زندگی پرجنبوجوش نمیتوان به خداوند نائل شد. فقط وقتی در عرصة خدمتید ویژگیهای خوب را میپرورانید و میآموزید که نسبت به تحسین و بدرفتاری بیتفاوت شوید. فقط وقتی با مردم در ارتباطید بردباری، سازشپذیری و بیتفاوتی را نسبت به تحسین و سرزنش بهتدریج کسب میکنید. بسیاری از رهجویان با طفره رفتن از کار و انجام تنها و تنها جاپا و مراقبهای که آمادگیاش را ندارندزندگی تاماسیک را پیمیگیرند.
***
25
شما نمیتوانید همة بدیها را از این دنیا کاملاً از میان ببرید. اگر پلیدی در جایی ریشهکن شود، پلیدی دیگری در جای دیگری ظاهر میشود. برای اصلاح این دنیای دغل خیلیخودتان را به زحمت نیندازید. ابتدا خود را اصلاح کنید بعد کل دنیا را میتوان اصلاح کرد. چگونه میتوانید به دنیا کمک کنید وقتی خودتان ضعیف و ناآگاهید؟
کسی که به دنیا خدمت میکند درواقع به خودش خدمت میکند. کسی که به دیگران کمک میکند درحقیقت به خودش کمک میکند. مردممعمولاً وقتی به دیگران کمک میکنند باد به غبغب میاندازند و به خودشان مینازند. وقتی به کسی خدمت میکنید به این فکر باشید که خداوند به شما فرصت داده است تا با سوا، خودتان را درست و بهتر کنید و شکل دهید. از کسی که به شما فرصت خدمت میدهد سپاسگزار باشید.
کوچکترین فرصت برای کمک به دیگران را از دست ندهید. با گشادهرویی و از روی میل خدمت کنید. هیچ وقت غر نزنید و زیر لب اعتراض نکنید. از هر لحظه برای خدمت به دیگران به بهترین نحو ممکن استفاده کنید. وقتی به کسی خدمت میکنید یا وقتی هدیه میدهید هیچ چشمداشتی نداشته باشید. از کسی که به شما فرصت خوبی برای خدمت میدهد سپاسگزار باشید. خدمت به بشریت نباید صرفاًعملی ماشینوار باشد. بلکه باید با آتماباوا یعنی احساس شدید نسبت به دیگران انجام شود. در خدمت همان خدایی باشید که در فقرا، بیماران و رنجدیدگان ظهور کرده است و ستایشش کنید، درست همانگونه که او را در معبد قلب خود میستایید.
***
ترجمة لعیا نبیفر